یادگاری از سارا و اصغر - نوروز 1390
یکسری تابلوها سر چهارراه ها و خیابان ها هست که تویشان فرهنگ سازی می کنند، اسمشان را نمی دانم اما روزهایی که می خواستند فرهنگ کمربند بستن و یا در راستگرد خیابان ها توقف نکردن را آموزش بدهد را خوب به یاد داریم. شما هم به یاد دارید.
آنروزها من خیلی خوشحال بودم چون احساس می کردم یک گروه تحلیلگر کنش ها و واکنش های فرهنگی و همینطور متخصص های تبلیغاتی و گرافیکی دور هم جمع شده اند و دارند کارهای زیر بنایی می کنند. بعد به خیال خودم رفتم به کشور آلمان، در شهرهایی که هیچ علامت رانندگی وجود ندارد اما مردم سواره و پیاده تمام قوانین را مو به مو اجرا می کنند.
گفتم، دست شهرداری با این زیر مجموعه اش درد نکند. یک مشت آدم فهمیده را گذاشته اند برای فرهنگ سازی و رفتم به خیال اینکه یکی دو سال آینده اصفهان عجب اَبَر شهری شود از هر لحاظ ...
بعدها از دوستی شنیدم که بسیاری از تصویر های این تابلوهای فرهنگ شهروندی از یک کتاب آلمانی کپی برداری شده و البته اندکی هم بومی سازی درشان وجود دارد. اینجا بود که برای اولین بار به خاطر کپی برداری ناراحت نشدم. به هرحال هنوز پایبند این حرف بودم که شهرداری یک مشت آدم فهمیده را گذاشته برای این کار. چون خوب فهمیده بودند که از چه منابعی کپی برداری کنند.
گذشت تا آنکه تبلیغات و فرهنگ سازی های دم عیدشان را دیدم. "سلام کردن" محور تمام تابلوها بود. فرهنگ سازی برای سلام کردن. البته نمی دانم فلسفه ی این انتخابشان چه بود. مثلن می خواستند به مسافرها بگویند فرهنگ اصفهانی ها در همه موارد درست است و فقط مانده سلام کردن را یاد بگیرند. یا آنکه مثلن شما مسافرها سلام کردن بلد نیستید. یا مثلن ...
دلم می خواهد زنگ بزنم و این را بپرسم که دلیل انتخاب این موضوع چه بوده است. نه آنکه بگویم موضوع بدی است، نه. می خواهم بگویم موضوعات بسیار مهمتر و کارشناسی شده تری می توانستند انتخاب کنند آن هم برای شهری که در آغاز ورود میلیون ها مسافر قرار داشت.
مورد پیشنهادی هم می توانست فرهنگ سازی برای عدم تخریب آثار باستانی به وسیله سندرم کهن "یادگاری" نویسی باشد. اتفاقی که باعث شده تا زمانی که مسافر خارجی آثار باستانی شهرمان را میبیند از بی فرهنگی خودمان خجالت بکشیم. ( امیدوارم استدلال این سازمان زیر مجموعه شهرداری این نباشد که آثار باستانی به ما ربطی ندارد!! و متولی اش میراث است.)
یا آنکه فرهنگ چادر زدن، خراب نکردن فضای سبز اطراف محل اقامت. تشویق به بازدید آثار باستانی و آشنایی با تاریخچه اصفهان و یا ...
به هرحال من فکر می کنم که خانه فرهنگ شهروندی، بی موقع ترین !!! سوژه را برای فرهنگ سازی در نوروز 1390 را انتخاب کرد.



پ.ن: نذارید اعتماد مردم به تابلوهای ترویج فرهنگ در موضوعات خاص از بین برود. اعتمادی که از دست برود، زمان زیادی را نیاز دارد تا دوباره بازگردد.