مصلای اصفهان
جنجال بر سر مصلای اصفهان
اشاره، اعتراف یا فرار از پاسخگویی !
جنجال بر سر مصلای اصفهان
اشاره، اعتراف یا فرار از پاسخگویی !
مثنوی هفتاد من شورای شهر اصفهان
داستان همان است که بود، همان داستانی که هر رسانه ای که برای تعریف کردنش به پاخاست، شد مهره سوخته مطبوعات اصفهان و منزوی لب فرو بست، اما ترس از مهره سوخته شده هم در این بلبشوی روزگار باعث نخواهد شد که ساده بگذریم از کنار قول ها و وعده وعید های مسئولین شهری که خودش هم هاج و واج مانده و نمی داند که چه بلایی دارد به سرش می آید.
اما اینبار در مثنوی هفتاد من شورای شهر هم مسئولین به ناتوانی خود اذعان داشتند و انگار که کاسه صبرشان از این همه پنهان کاری به سر آمده لب به اعتراض گشودند، "ما هم مانند شما خسته شده ایم، از اینکه هر بار مساله ای را مطرح می کنیم اما هیچ بازتابی در مجموعه شهری ندارد." و انگار صندلی های قرمز هم خسته شده اند از ریشه هایی که دوانده شده در سالن شورای شهر و عمری دراز این ریشه ها که بی شاخ و برگ و سایه ای و حتی میوه ای چه خوش نشسته اند.
این ها که می گویم به روایت قلم من نیست به روایت قلم تمامی روزنامه نگارانی است که سال ها، صبح های شنبه به تالار شورای شهر رفته اند و وقایع نگاری کرده اند و اما دریغ از عملی شدن وعده های طول و دراز تکیه زننده ها بر صندلی های نه چندان راحت شورای شهر اصفهان، همان ها که سوال های خبرنگاران را در نطفه خفه می کنند ...